پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

پارمیس

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

چهارشنبه واسه سومین بار بردیمت دکتر. بعد از خوردن 5 روز آنتی بیوتیک، سه باره گلو و گوش و بینیت رو معاینه کرد و گفت که اینبار خدا رو شکر خوبٍ خوب شدی. گفت دیگه لازم نیست هیچ دارویی مصرف کنی و باز هم تاکید کرد که زیاد وسواس به خرج ندیم. یه نفس راحت کشیدم و از ته دل دعا کردم که هیچوقت نی نیا مریض نشن.
26 آبان 1391

سرما خوردگی

از اون شب تا حالا هنوز مریضی. سرما خوردی و گلو درد شدید داری. بمیرم برات خیلی اذیت میشی. دیروز ظهر خیلی خوابت میومد ولی تا رفت یه خورده چشمات گرم بشه با سرفه ی زیاد از خواب بیدار شدی و گریه کردی. نمی دونم چیکار کنم تنها کاری که از دستم بر میاد اینه که بغلت کنم و ببوسمت و نوازشت کنم. آخه از شدت گلو درد شیر هم نمیتونی بخوری . دوست دارم دختر قشنگِ سرما خورده ی من ...
19 آبان 1391

خداحافظ تا 6 سالگی

دیروز واکسن 18 ماهگیتو زدی. دیگه تا 6 سالگی واکسن نداری. بذار از قبلش واست تعریف کنم و برسم به واکسن. یکشنبه شب خونه ی آقای رستمیان همکار و دوست مشترک بابا ناصر و مامی پروانه دعوت بودیم. می خواستم ببرمت حموم ولی ترسیدم که می خوایم بریم بیرون سرما بخوری. داشتم لباستو عوض میکردم  و بهت پودر میزدم احساس کردم که خونه سرده و ممکنه سرما بخوری که متاسفانه درست فکر میکردم چون وقتی به نزدیکیه مهمونی رسیدیم تو بغلم گلاب به روت و بد حال شدی. اونشب نزدیک 7 ، 8 بار ... و خیلی بدحال بودی. توی این حال خراب پسر کوچولوی میزبان (سید طاها) هم حسابی حالتو گرفت و اسباب بازی هاشو بهت نمی داد تا بازی کنی. البته هیچ ایرادی بهش وارد نیست چون اقتضای سنش بود. سا...
10 آبان 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد